ای گرامی ترینِ گرامیان و نهایتِ آرزوی خواستاران ! تو سرور منی که درِ دعا و توبه را برای من گشودی. پس درِ قبول و اجابت دعا را بر من مبند . [.فاطمه علیه السلام ـ در دعایش ـ]

علمی

 
 
استان اصفهان(دوشنبه 87 دی 30 ساعت 2:57 عصر )

استان اصفهان یکی از استان‌های کشور ایران است. این استان با مساحتی حدود ??????? کیلومتر مربع بین ?? درجه و ??
دقیقه تا ?? درجه و ?? دقیقه عرض شمالی خط استوا و ?? درجه و ?? دقیقه تا
?? درجه و?? دقیقه طول شرقی از نصف النهار گرینویچ قرار دارد. این استان که در مرکز ایران واقع شده است و از شمال به استان‌های مرکزی، قم و سمنان؛ ازجنوب به استان‌های فارس و کهگیلویه و بویراحمد؛ از شرق به استان‌های لرستان و چهارمحال و بختیاری محدود است.



 برخی آمار


برخی شناسه‌های استان برپایه آخرین تقسیمات کشوری:



  • مساحت استان: ??????? کیلومتر مربّع
  • جمعیت استان: ????????? نفر
  • شمار شهرستانها :??
  • شمار بخش‌ها :??
  • شمار شهرها: ??
  • شمار دهستانها: ???
  • شمار آبادیهای دارای سکنه: ?????
  • درصد باسوادی: ?/?? درصد
  • نام مرکز استان: شهر اصفهان
  • باشندگان (جمعیّت) مرکز استان: ?????????


 جغرافیای تاریخی استان


در روزگاران پیش، منطقه و شهر اصفهان نقش پلی را داشت که قسمت‌های کم ارتفاع شرق فلات ایران را با سرزمین‌های
کوهستانی غرب مرتبط می‌ساخت و برای اطراق سرمازدگان کوهستان غرب و
گرمازدگان و خستگان هوای خشک شرق، محل مناسب و مطلوبی بود. در غرب استان و
در کوهستانهای فریدن آثار جادّه‌ای باستانی وجود دارد که شاید بیانگر
واقعیت فوق باشد. از اصفهان پیش از اسلام، یعنی دوره حکومت مادها و دوره
شاهنشاهی هخامنشیان، اشکانیان و ساسانیان آگاهی زیادی در دست نیست و از آن دوره‌ها، آثار درخوری بر جای نمانده است. آنچه مسلم است، استقرار جلگه اصفهان درمیان بیابان‌ها و کوه‌های خشک مرکزی ایران از یک طرف و اهمیت و موقعیت ارتباطی ویژه آن در مرکز فلات
پهناور ایران از طرف دیگر، تاریخ و پیشینه آن را به پیشینه کشور ایران
مرتبط کرده است. پیش از برپایی پادشاهی مادها، اصفهان مرز شرقی ممالکی
بوده است که بابلی‌ها از آن اطلاع داشته‌اند و به احتمال قوی جزو ناحیه
(انزان) یا (انشان) بوده است .


استان اصفهان یکی از بزرگ‌ترین مراکز تولید انواع مختلف صنایع دستی
ایران بشمار می‌رود. این استان از دیرباز گهواره هنرهای زیبا و صنایع دستی
بوده است. تزئینات آجری، کاشی کاری، گچ بری و انواع خط در آثار تاریخی
اصفهان، از حدود قرنها پیش تا دوره معاصر، بر اطراف و جوانب مناره‌ها و
داخل و خارج مساجد، قصرها و هنرهای زری دوزی و قلم کاری، ترمه و نقره کاری
و زرنگاری و رونویسی انواع کتاب،قرآن و قطعات نگارگری و نقاشی جملگی به مرکزیت هنری اصفهان گواهی می‌دهند.



 وجه تسمیه


شهر اصفهان از روزگاران کهن تا کنون به نامهای : آپادانا ، آصف‌هان
، اسباهان ، اسبهان ، اسپاتنا ، اسپادنا ، اسپاهان ، آسپدان ، اسپدانه ،
اسپهان ، اسپینر ، اسفاهان ، اسفهان ، اصباهان ، اصبهان ، اصپدانه ،
اصفاهان ، اصفهان ، اصفهانک ، انزان ، بسفاهان ، پارتاک ، پارک ، پاری ،
پاریتاکن ، پرتیکان ، جی ، دارالیهودی ، رشورجی ، سپاهان ، سپانه ،
شهرستان ، صفاهان ، صفاهون ، گابا ، گابیان ، گابیه ، گبی ، گی ، نصف جهان
و یهودیه سرشناس بوده است .


بیشتر نویسندگان بر این باورند که چون این ناحیه پیش از اسلام ، به
ویژه در دوران ساسانیان ، مرکز گردآمدن سپاه بود و سپاهیان مناطق جنوبی
ایران ، مانند : کرمان ، فارس ، خوزستان ، سیستان و ... در این ناحیه گرد
آمده و به سوی محل نبرد حرکت می‌کردند ، آنجا را « اسپهان » گفته ، سپس
عربی شده و به صورت « اصفهان » درآمده است .


این شهر دارای واژگان کهنتری است که با نام کنونی آن ، هیچ گونه
پیوندی ندارد ، مانند :انزان ، گابیان ، گابیه ، جی ، گبی ، گی ، گابا .


یاقوت حموی ، می‌نویسد : « اصفهان یا اسپهان از کلیه اسباه است که به معنی سپاه و سگ می‌باشد . »


استاد پورداود ، می‌گوید : « ارزش این وجه اشتقاق فقط در این است
که می‌رساند در لهجه قدیم اصفهانی ، اسباه به معنی سگ نیز بوده است »
پورداود یادآور شده است که بطلمیوس ، جغرافیانگار سده دوم میلادی ، نام
این شهر را « اسپدان » نگاشته ، سپس می‌گوید واژه اصفهان روی اسپاهان قرار
گرفته که خود شامل سپاه به معنی ارتش و هان اسم مکان ، یعنی جای سپاه است .


نویسنده کتاب حدودالعالم از این شهر به نام « سپاهان » یاد کرده ،
می‌گوید : « سپاهان شهری عظیم است و آن دو شهر است : یکی را جهودان خوانند
و یکی را شهرستان و در هر دو منبر نهاده‌اند ...»


محمد حسین بن خلف تبریزی ، درباره نام اصفهان ، نوشته است :
« اصباهان ، معرب اسپاهان است و آن شهری است مشهور در عراق و نام اصلی او
این است . و نام مقامی است از جمله دوازده مقام موسیقی و آن را اصفهانک
نیز خوانند .»


در کتیبه‌های پارسی هخامنشی، انزان شامل ناحیه اصفهان بوده و پیش
از کورش ، مرکز قدرت هخامنشیاندر این ناحیه بوده و پس از کورش انزان به
گابیان تبدیل یافته و استرابن هم آن را به همین نام خوانده است و گابیان
رفته رفته به جی تغییر یافت .


هرتسفلد نگاشته است : اصفهان نام بلوکی از ولایت پریت کان و نام
شهر « گبی » بوده است . گبی بعدها « گی » و سپس عربی شد و به « جی » تبدیل
یافت .


در سده 2 میلادی ، نام گبی و اسپدانا در نقشه بطلمیوس دیده می‌شود
. وی « اسپدانا »ی پارسی زمان هخامنشی را از کتاب ارتستنس ، مدیر کتابخانه
اسکندر مقدونی برداشته بود. در یک نقشه جهان نما که 100 سال پیش از
بطلمیوس ترسیم شده است ، این نام به صورت ساسانی « سپانه » یعنی سپاهان
نگاشته شده و معنی آن ، جای لشکریان است .


اسکندر مقدونی هنگام دنبال کردن داریوش هخامنشی به پارتاک یا پارک
یاگی آمد و آن را گشود و اکسازر را که والی شوش بود به حکومت پارتاک گمارد
. تاریخ نگاران پیشین ، پارتاک را پاریتاکن نامیده‌اند که به پارسی آن
روزی پرتیکان می‌گفتند و امروز فریدن می‌خوانند . پرتیکان به تمامی ناحیه
اصفهان اطلاق می‌شده است .













بازدیدهای امروز: 22  بازدید

بازدیدهای دیروز:40  بازدید

مجموع بازدیدها: 17007  بازدید


» آرشیو یادداشت ها «
» اشتراک در خبرنامه «